همشهری آنلاین: یکی از جدی‌ترین رقیب‌های فصل جوایز سینمایی امسال بروکلین پرینس است؛ جواهر هفت ساله «پروژه فلوریدا» که نقش دخترکی به نام مونی را بازی می‌کند که همراه مادرش در متلی در ارولاندو زندگی می‌کند.

بروکلین پرینس

به گزارش همشهري آنلاين، اگر در یکی دو ماه آینده اتفاقی غیرمنتظره رخ ندهد، بروکلین را باید یکی از نامزدهای اصلی بخش بهترین بازیگر زن نودمین دوره مراسم اهدای جوایز اسکار دانست.

بروكلين كمتر از يك ماه پيش يكي از اهداكنندگان جوايز گاتام بود، آن هم كنار لوييز اسميت كه در همان مراسم براي «نخستين مارجوري» نامزد بهترين بازيگر زن مكمل شده بود. اگر بازيگر 87 ساله كانزاسي امسال نامزد دريافت جايزه اسكار شود، دومين نامزد سالخورده تاريخ اين جوايز خواهد بود؛ گلوريا استوارت با 87 سال و پنج ماه سن براي «تايتانيك» نامزد شده بود و همچنان ركورددار است و اسميت اگر نامزد اسكار شود، 87 سال و دو ماه سن خواهد داشت. كارا باكلي، خبرنگار نيويورك‌تايمز به تازگي پاي حرف‌هاي دو بازيگري نشسته كه با وجود داشتن 80 سال اختلاف سني، در يك نكته مشتركند و آن درخشيدن در فصل جوايز سينمايي منتهي به رقابت اسكار است.

شما هر دو در فصل جوايز بسيار فعال ظاهر شده و طبعا درباره فيلم‌هايتان هم بارها حرف زده‌ايد. اين كارها خسته‌ات نكرده است بروكلين؟

بروكلين: نه. اصلا. وقتي به پدر و مادرم گفتم كه عاشق بازيگري هستم، واقعا بودم و هرگز نشده كه آن را دوست نداشته باشم. اصلا پيش نيامده كه مثلا با خودم بگويم «كاش الان خانه بودم و به برادر 10 ماهه‌ام غذا مي‌دادم». بازيگري براي من رويايي بود كه به واقعيت پيوست.

و به نظرت حرف زدن درباره بازيگري هم بخشي از آن است؟

بروكلين: بله. مصاحبه كردن هم بخشي كوچك از بازيگري است. چون گاهي سئوال‌هاي بامزه از تو مي‌پرسند و مجبوري براي آنها بازي كني.

لوييز، تو براي بروكلين توصيه‌اي نداري و براي پدرش كه اينجا نشسته است؛ براي اينكه بدانند چه كارهايي كرده‌اي؟

لوييز: واقعا تحت تاثير قرار گرفتم وقتي شنيدم بروكلين مي‌گويد گفت‌وگو كردن هم به اندازه بازي كردن جالب و سرگرم‌كننده است. گاهي با خودم مي‌گويم «آيا مي‌توانم بدون آسيب زدن به سلامت ذهني‌ام باز هم درباره خودم و فيلم‌هايم حرف بزنم؟» و بعد اوضاع برايم بهتر مي‌شود. من هم مثل بروكلين عاشق بازيگري‌ام و البته فكر نمي‌كنم مصاحبه كردن نوعي ديگر از بازي كردن باشد.

بروكلين تو سئوالي از لوييز نداري؟

بروكلين: چرا چرا. دارم. اجازه بدهيد برگه‌هايم را دربياورم و بعد شايد تو هم بتواني از من سئوال بپرسي. البته اگر سئوالي داشته باشي.

لوييز: خب اگر من بخواهم از تو درباره كارهايت بپرسم با توجه به دوران طولاني حضور من در سينما، چندان منصفانه نخواهد بود. حالا تو مي‌تواني شروع كني.

بروكلين: در «شرق بهشت» با جيمز دين كار كردي. اوضاع چطور بود؟

لوييز: دلپذير. او خيلي خوب بود و اين براي من بيشترين اهميت را داشت. تو فيلم را ديده‌اي؟ او شگفت‌انگيز نيست واقعا؟

بروكلين: من نديده‌ام.

لوييز: به من گفته‌اند كه قرار است خيلي از فيلم‌هايم را به تو نشان بدهند. گفتم «بي‌خيال. بچه را راحت بگذاريد.» حالا بحث «نخستين مارجوري» جداست كه فيلم روز است. من را ببخش اگر تو را مجبور كرده‌اند كلي فيلم تماشا كني.

بروكلين: من و پدرم هنوز داريم فيلم آخر تو را مي‌بينيم و خيلي مشتاقم آن را تا آخر تماشا كنم. كدام نقش خودت را بيش از همه دوست داري؟

لوييز: خداي من. چه سئوال سختي. يكي از دوستان بازيگرم مي‌گفت بهترين بازي، آخرين بازي است. با اينكه پاسخي بسيار هوشمندانه است اما لزوما نمي‌تواند درست باشد. نقش محبوب من؟ بگذار بگويم همين آخري!

بروكلين: كدام رنگ را خيلي دوست داري؟

لوييز: باز هم يك سئوال سخت ديگر. خيلي از رنگ‌ها هست كه من دوست دارم. آبي شايد سبز و شايد هم قرمز. اصلا هر كدام. مي‌داني منظورم چيست؟ خيلي سخت است. خود تو چطور؟ كدام رنگ را بيشتر دوست داري؟

بروكلين: خرمايي. رنگ محبوب من خرمايي است. اين لباس را مي‌بيني؟ هر روز از مادرم مي‌پرسم «مي‌توانم اين لباس را بپوشم؟» و او هم مي‌گويد «تو هر روز براي پوشيدن اين لباس از من اجازه مي‌گيري!» فيلم محبوبت در تاريخ سينما كدام است؟

لوييز: يك سئوال سخت و به نظرم بدترين سئوال را پرسيدي. من معمولا خيلي فيلم انيميشن نمي‌بينم. يك‌بار خيلي اتفاقي با اعضاي خانواده و نوه‌ام و ديگران رفتيم و وقتي از سينما بيرون آمديم، با خودم گفتم «اين فيلم محبوب من است.» مي‌داني كدام فيلم بود؟ «وال‌-اي».

بروكلين: توصيه‌ات به بازيگران جوان‌تر مثل من چيست؟ يا هر كسي كه مي‌خواهد تازه وارد اين حرفه بشود.

لوييز: توصيه‌ام اين است كه «بروكلين را الگوي خودتان قرار بدهيد!» گذشته از اين، مي‌خواهم به همه بگويم از كارتان لذت ببريد و منظم باشيد.

بروكلين: مي‌خواهي بداني فيلم محبوب من كدام است؟

لوييز: بگو بدانم.

بروكلين: «هري پاتر». دو بود يا سه نمي‌دانم. شايد هم يك. احساس كردم كه خيلي به ديدن اما واتسن نزديك شده‌ام. واقعا هم دوست دارم او را ببينم. تو سئوالي از من نداري؟

لوييز: من مثل تو آمادگي ندارم بروكلين. سئوال‌هايم را با خودم نياورده‌ام.

بروكلين: خب مي‌توانم به تو كمك كنم!

لوييز: متنفرم از اينكه سئوال‌هاي تكراري از تو بپرسم. حالا كه مي‌دانم اذيت نمي‌شود، بگو دوست داري نقش بعدي‌ات در سينما چه چيزي باشد؟

بروكلين: شايد چون خيلي عاشق «چيزهاي عجيب» هستم، احتمالا بازي در فصل تازه اين سريال.

لوييز: كدام بخش بازيگري را بيشتر دوست داري؟

بروكلين: بيشتر آن بخش تعريف كردن داستان ديگران را دوست دارم. اگر مردم بازيگر نباشند و داستان‌هاي مهم براي تعريف كردن داشته باشند، مي‌توان آن داستان‌ها را براي خودشان بگويي. مثل همين «پروژه فلوريدا» كه خيلي بامزه و سرگرم‌كننده بود و من را با دنيايي تازه آشنا كرد. مي‌گويم اين فيلم‌هاي بزرگ مي‌توانند تو را به اين چيزها برسانند.

کد خبر 393114

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha